بررسی علل و عوارض فردی، خانوادگی و اجتماعی اعتیاد
قرن هاست که انسان به دلایل مختلف مواد مخدر مصرف کرده است. اولین بار در سال ۱۸۰۴ مورفین در طب برای رهایی از درد عمل جراحی و دردهای بعد از عمل مورد استفاده قرار گرفته و به دلیل لذتی که بعد از تزریق و مصرف مورفین به بیمار دست می دهد به خارج از بیمارستان راه پیدا نمود و مورد سوء مصرف قرار گرفت.
هروئین نیز در سال ۱۸۹۸ برای اولین بار به صورت کود سفید رنگ مورد استفاده قرار گرفت. متأسفانه به علت احساس خوشایندی که بعد از مصرف ایجاد می شود و حس لذت و سرخوشی که بعد در آغاز ایجاد می نماید، کم کم به وابستگی جسمی و روانی منتهی می گردد.
کاربرد و مصرف داروهای مخدر برای ایجاد لذات روحی و شادی زایدالوصف می باشد و همچنین از مواد مخدر برای شدید و طولانی کردن لذت جسمی و جنسی استفاده می شود.
متأسفانه افراد زیادی به آن گرایش پیدا نموده، معتاد می شوند ولی پس از مدتی مصرف لذت فوق به صورت احتیاج جسمی و روانی در می آید. می توان گفت اعتیاد به مواد مخدر عبارت است از مسمومیت مزمن که برای افراد و جامعه مضر است.
بنابراین باید به علت و چگونگی گرایش به اعتیاد توجه کرد و آن را به عنوان یک مشکل اجتماعی که از شرایط نامساعد فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی ناشی می شود مورد توجه قرار داد. علل گرایش به مصرف مواد مخدر و ایجاد اعتیاد در حقیقت عوامل فردی، عوامل خانوادگی و عوامل اجتماعی می باشند که نیاز به بررسی و توجه بیشتری دارند.
عوامل فردی اعتیاد به مواد مخدر
لذت جویی: معمولاً مصرف مواد مخدر و تأثیر آن بر روی سلسله اعصاب مصرف کنندگان به دو صورت متفاوت اثر می گذارد. اگر مصرف مواد مخدر برای انسان مثبت باشد، یعنی شخصی از مصرف آن احساس لذت جسمی و روحی ببرد برای کسب لذت مجدد سعی می کند روزهای دیگر به هر طریق و از هر راه، مقداری مواد مخدر به دست آورد تا مصرف کند.
اگر واکنش منفی باشد، ممکن است با اولین مصرف، حالش به هم خورده و دیگر به قصد تجربه به سراغ مصرف مجدد نرود. متأسفانه درصد این گونه افراد با این ویژگی های جسمی خیلی کم است.
کنجکاوی: عده ای از مصرف کنندگان، در مجالس دوستانه و یا مجالس میهمانی که در آن جا مواد مخدر مصرف می کنند حضور دارند و مصرف دیگران، حس کنجکاوی آنان را تحریک نموده و تصمیم به تجربه کردن می گیرند. متأسفانه پاداش اولین مصرف در اغلب مردم مثبت است و همین کنجکاوی کم کم آنان را به مصرف مواد مخدر معتاد می کند.
تمتع: چون پس از مصرف مواد مخدر احساس لذت و شعف و حالت های شادی بخش به فرد دست می دهد که در مواقع عادی چنین حالت هایی برایش پیش نمی آید، بنابراین سعی می کند هر طور شده روزهای دیگر نیز برای کسب چنین حالتی خود را به دارو برساند و پس از چند بار مصرف مکرر، شخص معتاد می گردد.
مسائل و مشکلات روانی و فردی: علت دیگری که برای کشش به طرف مواد مخدر هست، این است که افراد فکر می کنند با مصرف دارو گرفتاری های فردی آنان به دست فراموشی سپرده می شود و چون مواد مخدر اثر تخدیری دارد اغلب تا مدتی آنان را نسبت به مسائل و مشکلات بی تفاوت می کنند و همین فرار از زیر بار مشکلات فردی عامل عمده ای برای کشش به طرف مصرف مواد مخدر است.
عوامل خانوادگی اعتیاد به مواد مخدر
زمینه های خانوادگی: متأسفانه اغلب افرادی که در خانواده های معتاد متولد می شوند و پرورش می یابند تکرار مصرف اعضای خانواده برایشان عادی شده و ترس از تجربه مصرف از آنان دور می شود.
آن چه قابل اهمیت است واکنش افراد خانواده معتاد است که در آن مصرف مواد مخدر بر اثر تکرار تثبیت شده و برای دیگر اعضای خانواده عادی می گردد و عادی شدن مصرف مواد مخدر، به سهولت گرایش به مصرف در دیگر اعضای خانواده کمک می کند.
البته نباید فراموش کرد که گاه مصرف مواد مخدر توسط والدین، در فرزندان تأثیر منفی می گذارد و ممکن است آنان را برای همیشه از مصرف داروی مخدر بیزار و گریزان کند.
فقر مادی خانواده: یکی از دلایلی که افراد فقیر را به راه اعتیاد می کشاند، محرومیت های ناشی از فقر است که تنها راه فرار از این ناراحتی ها را مصرف مواد مخدر می دانند.
عامل دیگر این که تولید کنندگان سعی می کنند عوامل توزیع را از این گونه افراد انتخاب کنند، چون اولاً به علت فقر، تخصص و حرفه ای ندارند و در نتیجه بازار کارشان بی رونق است.
عوامل تولید سعی می کنند اول آنان را معتاد کنند و بعد از آنان برای فروش مواد مخدر استفاده نمایند، چون کاری است بدون زحمت با درآمد نسبتاً خوب و در عین حال به تخصص هم نیازی ندارد. بعد از مدتی فروش و توزیع برای شناخت ناشی از فقر آموزشی که خود از فقر خانوادگی ناشی می شود علت دیگری برای کشش در این راه است.
روابط نامطلوب خانواده: هر قدر ستیزه های خانوادگی بیشتر باشد، احتمال کشش به طرف اعتیاد و دیگر انحرافات اجتماعی بیشتر است. بسیاری از مصرف کنندگان جوان مواد مخدر، به دلیل فرار از روابط نامطلوب والدینشان با یکدیگر و یا با آنان، این راه را انتخاب کرده اند.
چون وقتی محیط خانواده فضای مناسبی برای زندگی نباشد فرزندان سعی می کنند بیشترین اوقات خود را در خارج از خانواده بگذرانند. این کار ارتباط آن ها را با افرادی که چون شکارچیان ماهری به دنبال طعمه می گردند زیاد می کند.
آنان پس از شناخت مشکل شخص، در نقش انسانی دلسوز ظاهر شده و برای فرار از این واقعیت تلخ، او را به مصرف مواد مخدر دعوت می کنند ولی پس از معتاد کردن شخص دیگر از آنان به عنوان دوستی دلسوز خبری نمی شود.
رفاه اقتصادی خانواده: تعداد چشمگیری از مشتریان مواد مخدر را افراد ثروتمند و پر درآمد جامعه تشکیل می دهند. چون در خانواده هایی که رفاه و درآمد اقتصادی زیاد است روابط انسانی بر اثر کثرت کار و یا تنوع سرگرمی ها ضعیف تر می گردد. ضعف روابط انسانی به نوبه خود عامل مساعدی برای کشش به مواد مخدر است.
عوامل اجتماعی اعتیاد به مواد مخدر
در دسترس بودن مواد مخدر: یکی از مهمترین عوامل اعتیاد، در دسترس بودن مواد مخدر است. چون چیزی که به آسانی در اختیار مردم قرار گیرد گرایش به آنان آسان تر صورت می پذیرد.
نابرابری های اقتصادی و اجتماعی: اختلافات طبقاتی در هر جامعه به بی ایمانی بیشترین افراد آن جامعه نسبت به شرایط اقتصادی موجود منتهی می شود و همین بی ایمانی در بروز مشکلات اجتماعی و گرایش به اعتیاد تأثیر به سزایی دارد.
بیکاری: به عنوان یک پدیده اجتماعی، زمینه مساعدی برای انحراف به ویژه اعتیاد است. افراد بیکار چون بیشترین اوقات خود را در قهوه خانه ها یا تریاها می گذرانند و این گونه مکان ها بهترین و مناسب ترین جا برای فروش و مصرف مواد مخدر است. در نتیجه برای گرایش و کشش به طرف اعتیاد، عامل مساعدی به شمار می آیند که در اصل از بیکاری مردم ناشی می شود.
رشد بی قواره صنعت: اگر در جامعه ای رشد صنعت به سرعت افزایش یابد و درآمد ناشی از این صنعت به طور عادلانه توزیع نگردد و کارکنان برای اداره زندگی خود مجبور باشند ساعات بیشتری را به کار مشغول شوند.
خود به خود به خستگی جسمی و روحی آنان منجر شده، ناگزیر می شوند که این خستگی را از طریق مصرف مواد مخدر بر طرف نمایند. به ویژه اگر در آن جامعه برای تفریح و گذراندن اوقات بیکاری مردم، از طرف دولت برنامه ریزی های اجتماعی نشده باشد.