عوارض اجتماعی اعتیاد
هر کس در هر جامعه، تا مدتی که به سن رشد می رسد مصرف کننده است و جامعه برای آموزش و پرورش او سرمایه گذاری می کند به این امید که او نیز به نوبه خود در جامعه خویش مولد و سازنده باشد. بیماران وابسته به مواد مخدر نه تنها مولد نیستند بلکه مصرف کنندگانی هستند که ضرر اجتماعی نیز دارند.
اغلب آنان عوامل توزیع و فروش مواد مخدر می شوند و روز به روز جامعه را از نیروی انسانی غیر کاربردی پر می کنند. بیمار مصرف کننده مواد مخدر نسبت به اعضای خانواده اش احساس مسئولیت نمی کند و معلوم نیست سرنوشت اعضای خانواده او به کجا خواهد کشید.
اکثر مصرف کنندگان مواد مخدر به آموزش علاقه ای ندارند و به همین دلیل رشد اقتصادی و اجتماعی جامعه متوقف می شود. ضعف روابط انسانی که یکی از عوامل ایجاد اعتیاد به مواد مخدر است به نوبه خود به صورت یک پدیده نادرست اجتماعی هر روز بیشتر و بیشتر می شود.
عوارض جسمی اعتیاد
مواد مخدر در معتادان عوارض جسمی، روانی و اجتماعی ایجاد خواهد کرد. بیماری که به یکی از مواد مخدر وابسته است اگر مصرف روزانه اش متوقف شود و یا از ده تا دوازده ساعت تجاوز کند، درگیر عوارض جسمی ناخوشایندی می شود.
عوارض قطع مصرف مواد مخدر
- ناراحتی های عصبی
- اضطراب و بی قراری
- عطسه کردن
- ریزش مکرر آب از بینی و چشم ها
- ناراحتی های شدید عضلانی
- فشارهای شدید در ستون فقرات
- دل درد و دل پیچه
- بی اشتهایی به غذا
- استفراغ مکرر
- لاغر شدن بدن و سبک شدن وزن
در دوره ای که بیمار مصرف کننده، با این عوارض دست به گریبان است، اگر مواد مخدر مورد نیاز به بدنش نرسد، لرزش و تکان های شدید بدنی در او شروع می شود و این تشنجات و لرزش ها ادامه خواهند یافت و به حدی شدید می شوند که در برخی موارد اغلب با عوارض ناشی از بیماری صرع اشتباه گرفته می شوند.
اگر به بیمار وابسته به مصرف تریاک و مشتقات آن و همچنین سوء مصرف کنندگان هروئین که مدت کوتاهی از ابتلای آنان می گذرد، مواد مخدر مصرفی نرسد بین دو تا سه روز به عوارض جسمی مبتلا می شوند.
اگر شخص بتواند عوارض فوق را تحمل کند اعتیادش از بین می رود زیرا کاهش یا قطع مواد مخدر عارضه دارد ولی مرگ ندارد. بهترین نمونه بیمارانی هستند که زندانی می شوند و در زندان به ناچار ترک اعتیاد می کنند، اذیت می شوند ولی نمی میرند.
عوراض روانی اعتیاد
یکی از عوامل عمده اعتیاد به مواد مخدر، اتکای روانی بیمار به مواد مخدر است. چون ناراحتی های روانی موجب کشش به مصرف مواد مخدر می شوند و اصل اتکای روانی مقدم بر اعتیاد جسمی است.
اگر افراد به واسطه آموزش و پرورش صحیح از آگاهی مناسبی برخوردار شوند هرگز سعی نخواهند کرد محرومیت های خود را از طریق مصرف مواد مخدر و الکل درمان کنند، زیرا بیمار تعادل روانی خود را با مصرف مواد مخدر از دست خواهد داد.
اکثر مجرمین در هر جامعه ای، حداقل به یکی از مواد مخدر اعتیاد دارند. مهمترین و نگران کننده ترین موضوع این است که اغلب افراد مصرف کننده مواد مخدر بعد از چند سال مصرف، به بیماری های روانی حاد مبتلا می شوند.
تبیین نوسانات سوء مصرف مواد مخدر
طی سال های اخیر، عده ای از پژوهشگران از زاویه ای وسیع تر به روند سوء مصرف مواد مخدر در جهان نگریسته اند. در طول یک قرن گذشته همواره شیوه مصرف مواد مخدر دارای نوسانات زیادی بوده است. برای تبیین نوسانات سوء مصرف مواد مخدر به تبیین دیدگاهی موسوم به فراموشی نسلی روی آورده می شود.
هنگام شیوع و وفور مواد مخدر در یک نسل و یک دوره زمانی، نسل بعدی به علت آن که شاهد عوارض دردناک اعتیاد و صدمات و آثار مخرب آن بوده اند، نسبت بدان حساسیتی شدید پیدا می کنند.
این حساسیت گاهی به حد انزجار و تنفر افراطی می رسد ولی باعث مصون ماندن نسل بعدی از اعتیاد نمی شود، اما مصرف مواد مخدر کاهش می یابد. با پیدایش نسل سوم که خاطره تلخی از اعتیاد نداشته و حتی پندارهای نسل قبل را گزافه و اغراق می شمارند، دوباره مصرف مواد مخدر اوج می گیرد.
رابطه شغل با اعتیاد
نوع کار و فعالیتی که انسان انجام می دهد می تواند در گرایش یا عدم گرایش او به مواد مخدر مؤثر باشد ولی در عین حال به صورت یک قانون حکمی عام نیست. طبق گزارش کمیسیون مواد مخدر، از هر صد پزشک یک نفر به داروهای آرامبخش اعتیاد دارد، در حالی که بین مردم عادی این نسبت، هر سه هزار نفر یک نفر است.
در انگلستان هفده درصد پزشکان به مصرف داروهای آرام بخش اعتیاد دارند. علت این است که علاوه بر دسترس بودن و ارزان بودن این گروه، آنان خوب می دانند این داروها بر روی افراد خسته چه تأثیری دارد. در حالی که در ایران پزشکان به مصرف این گونه داروها تا به این حد وابسته نیستند، چون در جامعه ما عملی عادی و بهنجار نیست.
مغایرت اعتیاد با فرهنگ و هنجارها
درصد مبتلایان به مواد مخدر در جامعه ما به علت مغایرت با فرهنگ و هنجارها هنوز بالا نرفته در حالی که در آمریکا مصرف برخی از مواد مخدر مثل ماری جوانا و الکل تا حدودی برای نسل جوان عادی و به هنجار گردیده است.
در ایران بیشتر مصرف کنندگان ماری جوانا را افراد ثروتمند و مرفه و گاه مردم متوسط و نیمه آگاه تشکیل می دهند حال آن که در آمریکا بیشتر مصرف کنندگان ماری جوانا را دانشجویان دانشکده ها تشکیل می دهند. متأسفانه در آمریکا کشش به مصرف مواد مخدر در مدارس متوسطه و حتی در بین جوانان شهرهای کوچک و حومه نشینان شهر نیز سرایت کرده است.
تریاک نیز در جامعه ما بیشتر به افراد مسن و از کار افتاده و حتی بیکار اختصاص داشته ولی متأسفانه در این روزها در اغلب مجالس میهمانی، ناخود آگاه به صورت یک وسیله تفریحی برای پذیرایی از میهمانان درآمده است.
در اغلب جوامع بیشترین اعتیاد در این زمینه را افراد مرفه و ثروتمند و در عین حال پر مشغله تشکیل می دهند زیرا هم پول کافی برای رفتن به دکتر و خرید دارو را دارند و هم بیش از ظرفیت بدنشان، به عیاشی های خسته کننده از قبیل ارتباط جنسی و یا قماربازی می پردازند و برای رفع این گونه خستگی ها ناگزیر به مصرف مواد آرام بخش هستند و همان طور که می دانیم مصرف بیش از حد این داروها نیز اعتیاد آور و مضر هستند.